این پرسش را به صورت دیگری هم میتوان مطرح کرد؛ این که چرا رژیمهای حاکم بر کشورهای آمریکا، مغرب، ترکیه، عربستان و ... رابطه نزدیکی با اسرائیل دارند و رژیم آفریقایجنوبی و کشورهای آمریکای لاتین در مقایسه با رژیمهای عربی [ به جز یمن و عراق ] احساس نزدیکی بیشتری با مردم فلسطین میکنند؟
واقعیت این است که رژیم آمریکا و بعضی از رژیمهای حاکم بر کشورهای اسلامی و عربی نظیر ترکیه و مغرب مانند هم در تجارت جهانی با شرکتهای صهیونیستی همسود و همسو هستند و مردم آمریکای جنوبی و آفریقای جنوبی همان تازیانههایی را از استعمار و استبداد غربی خوردهاند که مردم غزه آنها را تجربه کردهاند. به عبارت دیگر آمریکا همان اسرائیل بزرگ است و اسرائیل نیز همان آمریکای کوچک. همه وابستگان به آمریکا نمیتوانند به اسرائیل وابسته نباشند کما اینکه همه تازیانه خوردههایی که زخم تازیانه غرب رابرپیکرخود دارند،نمیتوانند بافلسطین همدردی وهمذات پنداری نکنند.هرکس با فلسطینیها همذات پنداری نمیکند، نوعی مشابهت و موافقت با آمریکاییها دارد کما اینکه هرکس که بهسوی آمریکاییها تمایل پیدا میکند در ذات و سرشت خود نوعی مشابهت و موافقت با دشمنان فلسطین دارد. در این کشاکش با این سخن آن پژوهشگر عرب باید همصدا شد که گفت: « امروز مسأله این نیست که در جهان اسلام چه کسی چه مذهبی دارد بلکه مسأله امروز این است که چه کسی با محور مقاومت اسلامی است و چه کسی نیست؟» یعنی چه کسی همراه شهید سلیمانیها و اسماعیل هنیهها و سید حسن نصراللهها و سید عبدالملک حوثیهاست و در خط مقام معظم رهبری است و چه کسی نیست. یاد دکتر شریعتی به خیر که گفت: آنها که رفتهاند کاری حسینی کردهاند و آنها که ماندهاند، باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدیاند. بدرود.